حامد رنجبریان

آخرین مطالب
  • ۲۳ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۵۸ چقدر
  • ۰۹ آبان ۹۱ ، ۰۰:۲۷ دروغ
پیوندها

چله قارپز

پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۱۲ ق.ظ

 

۹۱/۰۹/۳۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
حامد رنجبریان

نظرات  (۲۳)

خیلی ساده و بی آلایش میگم
یلدات مبارک دوست من
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد...
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم . . .
حالا که دیگر دستم به آغوشت نمیرسد
و بوسیدنت موکول شده
به تمامی روزهای نیامده..

حالا که هر چه دریا و اقیانوس را
از نقشه جهان پاک کردی
مبادا غرق شوم در رویایت
باید اسمم را

در کتاب گینس ثبت کنم
تا همه بدانند
- یک نفر
با سنگین ترین بار دلتنگی
روی شانه هایش -
تو را دوست میدارد.

============================

سلام.یلدای شما هم مبارک
تو خوشگل ترین و خوش تیپ ترین و با کلاس ترین آدم رو زمین هستی
خـــــوب اینم هندونه ی شب یلدا !
گذاشتم زیر بغلت ، بذار یخچال خنک شه …
❤ شب یلدا مبـــــــارک ❤
سلام اگه تونستی بگی من کدوم هانیه ام!
سلام یلدای شماهم مبارک
۳۰ آذر ۹۱ ، ۱۰:۰۸ رعنا(بی کلام)
یلدا مبارک
ساقیا امشب صدایت با صدایم ساز نیست

یا که من مستم یا که سازت ساز نیست

ساقیا امشب مخالف مینوازد تار تو

یا که من مستتو خرابم یا که تارت تار نیست

پیشاپیش یلدا مبارک
امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم

تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم . . .

یلدا مبارک
امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم

تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم . . .

یلدا مبارک
ما منتظر صبح شب یلداییم
دستی به دعا تا فرج فرداییم
شب یلدایتان مبارک
سلام یلدا شما هم مبارک آقا حامد.
سلام یلدای شما هم مبارک
۰۱ دی ۹۱ ، ۱۵:۲۷ نسیم حجاب
غم آلود مباش! این جماعت به نیش زدن عادت دارند … سال هاست که به ” هوای بارانی” می گویند ” خراب “
روزی که عشق وارد خانه قلبم شد او را نشناختم
مدتی طول کشید تا با او آشنا شدم ،
از او خوشم آمده بود ،
خواستم به او بگویم برای همیشه در خانه قلب من بمان
اما قبل از این که من به او بگویم ،
به من گفت آمده ام برای همیشه اینجا بمانم.
......................................................................

آپم و منتظر حضورتون
سلام درگیریا با من میشه چراشو بگی
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم

تمبر و پاکت هم هست

و یک عالمه حرف

کاش کسی جایی منتظرم بود . .
می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی

آن زمان‌ها که: پدر تنها قهرمان بود،

عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه می‌شد،

بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود…

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر‌های خودم بودند.

تنــها دردم، زانو‌های زخمـی‌ام بودند.

تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود

و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…!
در بین شاهکارهای جهان، بی شک

تنها رمان چشم هایت

هر شب، هزار و یک بار، خواندنی است!....
می گفت یادت باشه"یکی اون بالا نشسته که هوات رو داره"
اما نه اشتباه نکن اون بالا نیست همین نزدیکی هاست!
نزدیک تر از خود خودت به تو...
خدا بین تو و قلب توست...
او می بیند و می داند هر آنچه را که هیچ کس نمی داند...

اینایی که شبا موقع شب به خیر گفتن میگن مال خودمی!
اینایی که بددهن نیستن وقتی فحش ازت میشنون میگن بی ادب !
اینایی که دستاشونو با دوتا دستت باید بگیری !
همونایی که وقتی عصبانی میشی و داد میزنی بغلت میکنن و میگن باهم حلش میکنیم!
اینا خیلی دوست داشتنین اره خیلی !
اگه یکی ازینارو دارین به راحتی از دستش ندین....!
بیـخیـآل خیـآلـت میـشـومـ ...


و مـے سپـآرمت بہ دَسـت "او" !


امـآ چہ ڪنـمـ ڪہ "او" ،


فـقـط یـڪ ضَمـیر "سـوّم شـخص غـآیـب" نیسـت ...


"او" ڪســے اسـت ڪہ ...


تـمـآم هـسـتـے ایـטּ اوّل شـخـص مـُخـآطـب حـآضرَت رآ ...


بہ آتـش ڪشـیـده اسـت ...
۱۵ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۱۰ •✿✿ دختر باران ٠•✿✿
م م م م م ن ن ن ن وو و ن که میای وبم
ممنون داداشییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
[لبخند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی